داستان سکسی ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش

114809

داستان سکسی ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش (قسمت اول)

من سامانم ۳۰سالمه زنم هم الناز ۲۷ سالشه ماجرا مربوط به یک سال پیش میشه و اتفاقات و خاطراتی که از یه سال پیش واسمون پیش اومده رو تعریف میکنم.
ساعت ۴ بعداز ظهر بود از شرکت برگشتم خونه . رسیدم خونه خسته بودم رفتم اتاق خواب دیدم الناز هم خوابیده روی تخت رفتم یه دوش گرفتم و اومدم کنارش دراز کشیدم . بغلش کردم .همیشه وقتی الناز رو بغل میکنم احساس ارامش خاصی بهم دست میده . همینطوری که از پشت بغلش کرده بودم یه بوس از گونه و گردنش کردم و اونم چشمای قشنگشو که غرق خواب بود باز کرد و صورتشو به سمت من چرخوند و گفتش امدی عزیزم خسته نباشی یه لب از هم گرفتیم و خوابیدیم. از خواب بیدار شدم دیدم ساعت ۷ شده . هوا هم کم کم داشت تاریک میشد بلند شدم رفتم تو حال دیدم الناز نشسته داره ماهواره نگاه میکنه . رفتم صورتمو شستم و برگشتم کنار الناز نشستم و اونم وقتی منو دید خیلی خوشحال شد و پرید بغلم و مشغول لب گرفتن شدیم. تو این یه سالی که با هم ازدواج کردیم من و الناز عاشق همدیگه بودیم و هستیم همیشه هر وقت میام خونه کاملا وقتمو به الناز اختصاص میدم شب ها یا روز های تعطیل همیشه باهاش میرم بیرون یا خونه دوستامون یا داخل خونه باهم خوش میگذرونیم.
همینطوری جلوی تلویزیون از هم لب میگرفتیم که الناز گفت من میرم یه دوش بگیرم و برمیگردم . من و الناز همیشه قبل از سکس دوش میگیریم چون من بدن و پاها و کوس و کون الناز خوب لیس میزنم و میخورم. الناز از حموم اومد بیرون و اومد سمت من . یه حوله دور خودش پیچیده بود سینه هاشو به زور داخلش جا داده بود و از پایین هم تا وسط روناش اومده بود پاهاش رو کامل خشک نکرده بود هنوز خیس بودن و ساق پاهاش مثل الماس میدرخشید من عاشق پاهای النازم .کلا با دیدن پاهای سکسی و خوشگل و ناخن های خوش فرم و بلند پاهای زن ها حس و حال شهوتی بهم دست میده همیشه تو مهمونی های دور همی با دوستامون هم به پاهای زن هاشون نکاه میکنم و حال میکنم . من روی کاناپه نشسته بودم و الناز که به من نزدیک میشد و پاهاش که از دور میدرخشید منو کاملا شهوتی کرد و وقتی اومد بغلم نشست سریع رفتم سراغ لباش و از هم دیگه لب گرفتیم لب هاش رو میخوردم و زبونم رو میکردم داخل دهنش و اونم زبونم رو با لباش میخورد منم زبون اونو کامل میک میزدم و میخوردمش صورتش رو کاملا غرق بوسه کردم و رفتم سراغ گردنش و کاملا گردنش رو میخوردم النناز هم رفته بود تو عالم هپروت و داشت حال میکرد و هیچی حالیش نبود . کم کم اومدم پایین تر و بدنش رو میبوسیدم حولش و باز کردم و سینه هاشو شروع کردم به خوردن نوک سینه هاشو کاملا میکردم تو دهنو و با انگشتم نوک سینه دیگشپ میدادم بالا و میمالیدمش الناز هم رفته بود رو ابرا کاملا حال میکرد و آه و ناله میکرد .پنج دقیقه با سینه هاش ور رفتم . الناز رو روی کاناپه درازش کردم و رفتم سراغ پاهاش .به الناز گفته بودم که همیشه ناخن های پاتو بلند نگهه دار و لاک هم نزن چون من وقتی انکشت های پا رو با همون حالت طبیعی خودش میدیم و سفیدی ناخن ها رو خیلی شهوتی میشدم . از نظر من اینطوری سکسی تره. پاهای الناز رو گرفتم تو دستم و کاملا از نوک انگشتاش شروع کردم به خوردن تمام انگشتای پاشو که مثل الماس با ناخن های براق و سفید میدرخشید میکردم داخل دهنمو و میلیسیدم , کف پاشو لیس زدم و رسیدم به ساق پاهاش ,هر دو تا پاشو باهم جلو میرفتم, پشت زانوهاشو و پشت روناشو اومد جلوی روناش رو هم شروع کردم به لیسیدن و بوسیدن تا رسیدم بالاتر به کوسش که مثل برق میدرخشید,تازه همون موقع شیو کرده بود, شروع کردم به خوردن کوسش کاملا لب های کوسشو میکردم تو دهنمو و میکشیدم بالا با چوچولش با زبونم بازی میکردم و حسابی الناز رو تحریک کرده بودم حسابی صداش در اومده بود و اه و اووه میکرد و با دستش سر منو به کوسش فشار میداد و میگفت بخورش که دارم میمیرم, زبونمو میکردم داخل کوسش و بالا و پایین کوسشو میک میزدم, رفتم سراغ سوراخ کونش, با اینکه رنگ پوستش دور سوراخ کونش یکم تیره تره ولی باز هم دوست دارم اونجا رو هم بلیسم,با اینکه الناز نمیزاره از کون بکنمش ولی باز هم من به خاطر ارضا کردن و تحریک کردن حسابی الناز دور سوراخ کونش رو میلیسم, کاملا زبونمو لای پاش حرکت میدادم و لیس میزدم و کوسش رو هم که کامل میکردم داخل دهنم, انگشتم رو میکردم داخل کوسش و کوسش رو باز میکردم و باهاش باز ی میکردم,با انگشتم به سقف کوسش فشار می اوردم و جلو عقب میکردم که دیدم صدای الناز بلند تر شد و یه آه بلند کشید و معلوم بود که ارضا شده و همینطوری آب از کوسش میریخت بیرون که آبش تا سوراخ کونش جاری شده بود, منم عاشق خوردن آب کوس النازم ,تموم ابشو خوردم ,النازم عاشق اینه که بعد از اینکه من ابشو میخورم برم دوباره باهاش لب بگیرم,ابشو تو دهنم جمع کردم ولی قورتش ندادم رفتم سراغ لب هاش و ابشو ریختم تو دهنش و دوباره شروع کردیم به لب گرفتن و زبون همدیگه رو خوردن ,حالا نوبت الناز بود که به من حال بده,الناز ازروی کاناپه بلند شد و من به جاش دراز کشیدم,شلوارکمو در اورد پیراهنم رو هم دراورد و شروع کردیم به لب گرفتن,گردنمو خورش و بوس های ریز میکرد اومد پایین تر سینه هامو بوس کرد و رفت پایین تر تا رسید به شورتم ,شورتم رو در اورد و کیرم که داشت اون داخل منفجر میشد رو گرفت و شروع کردن به خوردن,همونطوری که من واسه الناز سنگتموم میزارم و کوسش رو میخورم اونم واسه منو میخوره,تخمامو میکرد تو دهنشو و با اب دهنش کاملا کیرمو میمالید و میکرد تو دهنش تا جایی که جا داشت شانس اورده بودم که اسپری تاخیری رو زده بودم واوگرنه تو ۳۰ ثانیه اول ابم میومد,پنج دقیقه کیرمو خورد و بعدش روی کاناپه نشست و پاهاشو داد بالا که بکنمش,منم که کیرم حسابی راست راست شده بود بردم دم سوراخ کسش یکم بالا پایین کردم و دور کوسش بازی دادم که بیشتر حال کنه,بعدش ارروم ارووم فرو کردم داخل کوسش و کم کم جلو عقب کردم و بعد از چند بار جلو و عقب کردن کامل رفت داخل و حسابی تلمب میزدم و صداش حسابی کل خونه رو گرفته بود,النازم حسابی اهه و اووه میکرد و کمرش رو میداد بالا معلوم بود که حسابی بهش حال دادم,از این حالت خسته شدیم و الناز بلند شد و من این دفعه روی زمین دراز کشیدم و الناز اومد روی کیر من نشست صورتش به سمت من بود و بالا پایین میکرد خودشو روی کیر من,کیرم حسابی میرفت داخلش و فک کنم به دهنه رحمش میخورد,چون کیر من ۱۸ سانتی میشد.حسابی داشتیم حال میکردیم بعد از یه ربع کردن کم کم داشت ابم میومد که به الناز گفتم داره ابم میاد که سریع از روم بلند شد و کیرم و گرفت تو دستاشو بالا پهایین کرد و کرد تو دهنش و تمام ابم با فشار تمام ریخت تو دهنش و تا قطره اخرش رو خورد.منم حسابی بیحال شدم و همونجا دراز کشیدم تا حالم جا بیاد, الناز هم بلند شد و رفت دوش بگیره و خودش رو بشوره چون حسابی عرق کرده بودیم بعد از اون منم دوش گرفتم و شام رو خوردیم و از خستگی زیاد نتونستم تحمل کنم رفتم خوابیدم.