داستان سکسی ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش

113901

ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش قسمت پانزدهم

وارد سوییت که شدیم الناز و فریبا سریع لخت کردن خودشون رو و باهمدیکه رفتن داخل حمام . من به سعید گفتم که بیا ما هم باهاشون بریم داخل حمام قرص های تاخیری رو از داخل کشوی اتاق اوردم و یکی رو دادم به سعید و با همدیگه خوردیم و رفتیم داخل حمام . من و الناز همدیگه رو حسابی شستیم و فریبا و سعید هم همدیگه رو شستن . فریبا به سعید گفت سعید جوون عزیزم یکم پشتم رو ماساژ میدی خیلی پاهام گرفته از بس که پیاد روی کردیم سعید هم گفت ای به چشم تو جوون بخواه بعدش فریبا یه حوله روی سکوی کنار وان پهن کرد و روی اون به شکم دراز کشید سعید هم روغن ماساژ رو اورد و تمام پشتش رو روغن ریخت و شروع کرد به ماساژ دادن .الناز به من کفت که بیا بریم ببینیم سعید چجوری ماساژ میده من و الناز رفتیم کنار سکو نشتیم و نگاه میکردیم. سعید دهن سرویس خوب بلد بود ماساژ بده تمام پشت کمر و گردن فریبا و خیلی ماهرانه ماساژ میداد پاها و رون ها و ساق های فریبا رو هم ماساژ میداد و چون دید که ما داریم نگاهشون میکنیم از نزدیک انگشتش رو از پشت میکرد داخل کوس فریبا . فریبا هم اه و نالش بلند شده بود و حسابی حال میکرد بعد از ده دقیقه که پشتشو مالید . فریبا به پشت خوابید و سعید از جلو شروع به ماساژ کرد سینه های فریبا رو جلوی چشم ما خیلی میمالید بعدش هم انگشت رو میکرد داخل کوس فریبا . فریبا حسابی خستگیش از بدنش اومده بود بیرون .الناز به من گفت میبینی سعید چقدر بلده زود باش تو هم منو ماساژ بده بدنم کوفته شده. من:من که بلد نیستم اخه مثل سعید
الناز :من کاری ندارم منو ماساژ بده مثل سعید
من هم که هم بلد نبودم و هم یه حسی به من میگفت بزار یکم شیطونی کنیم و بعدش به الناز گفتم :خوب سعید هم پشت تو رو ماساژ بده بلده خوب .. خیلی دلم میخواست سعید زن منو بماله منم اینطرف حال بکنم
الناز:عه نمیشه که زشته
فریبا:راست میگه الناز جونن بیا سعید تو رو هم ماساژ بده جاهای ممنوعه رو هم من به سعید کمک میکنم سعید خیلی خوب بلده خستگیه ادمو بگیره
الناز :آخه….
فریبا :اخه نداره که بیا دراز بکش
من:اره برو دراز بکش. سعید جان زحمت الناز هم با شما دمت گرم
سعید :چشم اقا سامان گل تو جوون بخواه
بعدش همگی یه خندیدم و الناز با یه مقدار خجالت رفت به شکم دراز کشید و سعید روغن رو روی پشتش کامل ریخت و شروع کرد به ماساژ دادن از پشت گردن شروع کرد و اومد تا قسمت کمرش و بعدش چون دید که من هم دارم نکاه میکنم روی باسنش دست نکشید رفت از پایین باسنش شروع کنه به ماساژ دادن و تا پایین انگشتای پتش ماساژ داد. کیر منم که حسابی راست شده بود از این که یه نفر دیگه داره زن منو میماله حسابی حال میکردم دیدم که فریبا هم اومد باسن الناز و ماساژ داد و انگشتش رو از پشت کرد داخل کوس الناز و الناز یه جیغ کوچیک کشید بعدش هم فریبا الناز رو برگردوند به پشت و شروع کرد به لب گرفتن از الناز و به سعید گفت سعید جان پاهای الناز رو ماساژ بده . سعید هم از قسمت نزدیک کوس الناز شروع کرد به ماساژ و تا پایین پاهاشو ماساژ داد حسابی کیرم راست شده بود بعدش فریبا به ما گفت که شما برین بیرون ما هم الان میایم . من و سعید هم رفتیم بیرون . زنامون هم بعد از یه ربع اومدن بیرون و رفتن داخل اتاق . من و سعید هم فتیم پیششون . فریبا روی الناز به حالت ۶۹ دراز کشیده بود و داشتن کوس همدیگه رو میخوردن . من رفتم سمت کوس الناز که فریبا داشت از بالا کوسش رو میخورد . فریبا حسابی کوس الناز رو خیس خیس کرده بود سوراخ کون الناز رو هم حسابی خورد و بعدش من سر فریبا رو دادم بالا که من کوس الناز رو بخورم هنوز اب دهن فریبا روی کوس و کون الناز بود که من تمام اب دهنش رو لیس زدم و خوردم . فریبا هم گفت جووون و بعدش اب دهنش رو داخل دهنش جمع کرد و با فاصله ریخت روی کوس الناز و منم سریع اب دهنش که داشت از روی کوسش میومد سمت کومش رو لیس زدم و خوب مالوندم به کوس الناز و شروع کردم به خوردن کوس الناز حسابی کوسشو و سوراخ کونش رو لیس میزدم فرببا هم انگشتش رو میکرد تو کوس الناز و باهاش بازی میکرد و خودش اه اه میکرد معلوم بود که اومطرف سامان هم داره حسابی کوسش رو میخوره و حتما الناز هم داره با کوس فریبا بازی میکنه .من انگشتم رو کردم داخل کوس الناز و حسابی کوسش رو انگشت کردم که دیدم پاهای الناز داره میلرزه و معلوم بود که داره ارضا میشه و ابش از کوسش سرازیر شد و فریبا هم سریع اب الناز رو خورد و یه مقدارش رو تو دهنش جمع کرد و دوباره روی کوس الناز ریخت که من دوباره کوس الناز رو لیس بزنم . فریبا هم خیلی خوشش اومده بود که من داشتم اب دهن اونو میخوردم . منم همین کار رو کردم و کوس الناز رو که با اب دهن فریبا حسابی خیس شده بود خوردم انگشتم رو کردم داخل کون الناز و چند بار جلو و عقب کردم تا باز بشه بعدش دیدم که فریبا دستم رو گرفت و انگشتام رو از تو کون الناز در اورد و برد جلو دهنش و حسابی لیسشون زد . من که داشتم دیوونه میشدم با این کارهای فریبا . معلوم بود حسابی زنامون حشری شده بودن چون دو روز بود ارضا نکرده بودیمشون . فریبا از روی الناز رفت کنار و همون حالت برعکس الناز به پشت کنارش خوابید که سعید خوب بتونه کوسش رو بخوره . من هم کیرم رو گذاشتم روی کوس الناز و یه مقدار روی کوسش رو با کیرم مالوندم و بعدش ارووم ارووم کرذم داخل کوسش چند بار جلو و عقب کردم و بعدش اررروم اررووم کیرم رو کردم داخل کونش . چند بار هم تو این حالت تو کون الناز جلو و عقب کردم . فریبا هم حسابی صداش دراومده بود معلوم بود که سعید داره حسابی میکنتش . الناز رو به پهلو خوابوندم به سمت فریبا و خودم هم رفتم پشت الناز دراز کشیدم و کیرم رو از پشت کردم تو کوس الناز پای الناز که بالا بود رو دادم بالا تا خوب کوسش باز بشه و فریبا هم خوب بتونه ببینه . فریبا هم به سعید گفت :سعید تو هم مثل سامان بیا از پشت منو بکن . سعید هم مثل من رفت پشت فریبا و از پشت کیرش رو گذاشت تو کوس فریبا . تو این وضعیت من و الناز به پهلو برعکس فریبا و سعید که اونا هم به پهلو دراز کشیده بودن قرار گرفته بودیم فریبا سرش رو گذاشته بود روی رون الناز پایین بود و خوب سرش رو نزدیک کرده بود به کوس الناز . از این سمت هم الناز و من سرمون رو گذاشته بودیم روی پای فریبا و پای دیگه فریبا هم روی هوا بود و یه جوری لای پای فرببا قرار گرفته بودیم و خوب داشتیم کوس فریبا رو نکاه میکردیم که سعید داشت با کیرش حسابی بازش میکرد . من هم مشغول کردن کوس الناز بودم که فریبا و سعید هم از اون پایین داشتن نگاه میکردن . الناز پای فریبا رو که روی هوا بود رو گرفت و نوک انگشتای پای فریبا رو کرد داخل دهنش و حسابی لیسش زد . فریبا هم اون پایین پای الناز رو لیس میزد . الناز پای فریبا رو لیس میزد بعدش پای فریبا رو اورد سمت من و گفت که بخور پاهاشو خیلی پا دوست داری بخور عزیزم من هم مثل دیوونه ها انگشت های پای فریبا رو با اون ناخن های خوشگلش کردم تو دهنمو حسابی لیسش میزدم فریبا و سعید هم داشتن منو نکاه میکردن که داشتم پای فریبا رو میخوردم سعید هم خوشش اومده بود و داشت پای زن منو میمالوند . منم پای فریبا رو جلوی دید زنم دست میکشیدم و میخوردم الناز سرش رو به کوس فریبا نزدیک کرد و سعید که یه مقدار خسته شده بود کیرش رو از تو کوس فریبا در اورد و الناز سرش رو برد نزدیک تر و کوس فریبا که حسابی خیس خیس شده بود رو شروع کرد به لیس زدن از اون پایین هم دیدم که فریبا سرش رو اورد روی کوس الناز و همون طوری که من داشتم توی کوس الناز جلو و عقب میکردم فریبا هم داشت بالای کوس الناز رو لیس میزد به طوری که وقتی جلو و عقب میکردم کیرم و خایه هام به صورت فریبا کشیده میشد . سعید هم که داشت میدید کیر من به صورت زنش میخوره اون هم کیرش رو این سمت لای پای فریبا یه مقدار جلو و عقب میکرد که میخورد به صورت الناز . فریبا به الناز گفت :الناز جووم سوراخ کونمو باز میکنی که سعید بزاره تو کونم . الناز :باشه عزیزم جووون عجب سوراخی داره این کونت بعدش هم انگشتش رو کرد تو دهنش و خیس کرد و برد داخل کون فریبا و یکم جلو عقب کرد و بعدش انگشت دومش رو کرد توش و این دفعه دوتا انگشتش رو از تو کون فریبا دراورد و اورد سمت دهن من که واسش خیس کنم . منم حسابی انگشت الناز رو خوردم و دوباره انگشتش رو کرد تو کون فریبا چند بار جرو و عقب کرد و بعدش سعید میخواست کیرش رو بزاره تو کون فریبا که یه مقدار واسش سخت بود چون نمیدید این پایین رو . در عوض الناز با دستش کیر سعید رو گرفت و گذاشت جلوی سوراخ کون فریبا و سعید هم با یه فشار اهسته کرد داخل کون فریبا و ارروم ارروم شروع کرد به جلو و عقب کردن . واااای من که داشتم دیوونه میشدم . حسابی هممون حشری شده بودیم و داشتیم در کنار همدیگه از وجود هم حال میکردیم . دیکه واسمون مهم نبود که میخوایم چکار کنیم . فقط میخواستیم که حال کنیم . چشمم به پایین افتاد که دیدم فریبا کیر منو گ فته بود تو دستش و یه مقدار جلو و عقب کرد تو دستش جلوی چشم شوهرش بعدش اورد جلوی سوراخ کون الناز گذاشت و من هم با به فشار کردم تو کون الناز . فریبا دستش رو میکشید روی کوس الناز و می اورد روی کیر من هم که داشتم تو کون الناز جلو و عقب میکردم میکشید . الناز هم این سمت داشت با کوس فریبا بازی میکرد و دستش رو میکشید روی خایه ها و کیر سعید . سعید کیرش رو در اورد از تو کون فریبا . کون فریبا حسابی باز شده بود . کیر سعید از کیر من یه مقدار کلفت تر بود الناز سریع رفت روی سوراخ کون فریبا که هنوز باز بود و زبونش رو کرد داخل کونش و حسابی لیس زد و دوباره کیر سعید رو گرفت و کرد داخل کون فریبا و سعید جلو و عقب کرد . من که حسابی داشتم حال میکردم تو یه شرایط برابر داشتیم حال میکردیم دیگه کم کم میخواست ابم بیاد که عمدا کیرم رو از کون الناز کشیدم بیرون که وقتی آبم میاد بیرون فریبا ببینه .لحظه ای مه ابم اومد بیرون کیرم رو کشیدم بیرون و یه مقدار ابم ریخت روی رون ها و لای پای الناز که فریبا با تعجب گفت :ووایی چه ابی چقدر زیاده . اونقدر زیاد بود ابم که یه مقدار از ابم پریده بود روی صورت فریبا واسه همین خیلی شگفت زده شده بود . سعید هم ابش رو داخل کون فریبا خالی کرد و حسابی بیحال شده بودیم زنامون بلند شدن و رفتن تو حمام که خودشون رو بشورن من و سعید هم تو همون حالت دراز کشیده بودیم که من خوابم برد……